• وبلاگ : سيب سرخ
  • يادداشت : كتيبه عشق
  • نظرات : 5 خصوصي ، 57 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    حيف!
    چه حيف که برگي به زمين افتاد و من نديدم رقصش را ميان باد، در آغوش باد

    چه حيف! نسيمي وزيد و من حسش نکردم

    چه حيف! گلي شکفت و من در خواب بودم

    چه حيف چشمي با عشق نگريست و من معنايش را نفهميدم

    چه حيف! کسي راست گفت و من نشنيدم

    چه حيف! کسي از راه آمد و من به استقبال او نرفتم.

    نسيمي که وزيد به جضور گلها رسيد، سلامي به بودن داد و به احترام انسان و تمام حيات سراسر جهان را در نورديد تا پيام بودن را منتشر کند.

    بودن، فرصت منحصر به فرد حيات.

    و مهر چه اکسيري است که در اين معناي بزرگ وسعت مي بخشد به وجود ناچيزي که سوداي سر کشيدن به تمام کنج و کنار هاي بودن را دارد.

    مهر ميان سبزه هاي خيس بعد از يک باران و در ميان ماسه هاي سوزان روان است.

    مهر در قلبهاي کوچک است و در چشمان جوان

    زندگي همان مهر است

    توزيع لذت بودن

    مي روم مي خواهم در مسيرسبز چشمانم را حتي براي لحظه اي نبندم

    مي روم و مي خواهم لحظه ها را بنوشم

    مي روم و ديگر باز نخواهم گشت